افزایش گرایش ایرانیان به مسیحیت


از زمان آغاز و تشكیل كلیسای اولیه توسط شاگردان مسیح تا به امروز،كلیسا در تمامی دوران خود همواره زیر ظلم و جفای حكومتهای وقت قرار داشت، در دوران كلیسای اولیه مسیحیان توسط امپراطوری روم شكنجه و به صلیب كشیده می شدند و حتی بسیاری از ایمانداران مسیحی را بخاطر اعتقاداتشان به جلوی شیران درنده و گرسنه می انداختند تا بدینوسیله درس عبرتی باشد برای سایرین و تا بدین طریق بتوانند مانع از پیشرفت و اشاعه مسیحیت شوند.
اما نتیجه این "جفا بر كلیسا" چه بوده؟ می بینیم كه نتیجه معكوسی داشته و نه تنها جلوی حركت كلیسا گرفته نشده بلكه مسیر تاریخ رو عوض كرده و دنیای امروز بر اساس میلاد مسیح تاریخ گذاری شده بطوریکه می گویند پیش از میلاد و پس از میلاد. انجیل خود این حقیقت را اعلان می کند كه تا وقتی در جامعه ای ایمانداران مسیحی وجود دارند جفا هم در كنار آن وجود خواهد داشت.
 پس از برقراری حکومت اسلامی در سال ۵۷ و با روی كار آمدن حكومت مذهبی اسلامی ، كلیسا بر طبق اصول و تعالیم خود مبنی بر بشارت انجیل همچنان به حركت بشارت و رساندن پیام انجیل خودش توسط ایمانداران مسیحی ادامه می داد تا اینكه پس از چند سال كلیسای بشارتی (پروتستان) ایران همواره از سوی حكومت مذهبی تحت فشارهای فزاینده حكومتی قرار گرفت و در این راستا دستگاههای اطلاعاتی و امنیتی جمهوری اسلامی نیز تعدادی از هموطنان مسیحی را از جمله برخی از چهره های برجسته مسیحی و کشیشان کلیسا را با ماشین ترور و در قالب قتل های زنجیره ایی به شهادت رساندند.
مسیحیان بشارتی ایران تاكنون شهدای بسیاری تقدیم كلیسای ایران كردند و بارزترین نمونه آن هم كشیش زنده یاد "حسین سودمند" بود كه بخاطر پافشاری در ایمان مسیحی خود در سوم دسامبر ۱۹۹۰ از سوی دستگاه قضایی جمهوری اسلامی محكوم به "ارتداد" و سپس در محوطۀ زندان مشهد به دار آویخته شده و در مخروبه ای در حومۀ شهر مدفون است.
و تا الان هم این جریانات و موج ارعاب و سركوب و تهدید و بازداشت ها برای جامعه بزرگ مسیحیان ایرانی فارسی زبان و كلیسای بشارتی آن به شكلهای متفاوتی ادامه د ارد.
نوكیشان مسیحی و یا همان نومسیحیان كسانی هستند كه با آگاهی و عقلانیت  و اراده آزاد خودشان مسیر و راه به خدا رسیدن رو انتخاب كردن، این اراده آزاد هدیه ای است از طرف خداوند به انسان و یا شاید بعد از حق حیات اولین حقوق انسانی است كه طبق كتاب مقدس بعد از آفرینش به انسان هدیه داده شده است. و حتی خداوند هم در خصوص اراده آزاد انسان هیچ دخالتی نداره و خود انسان هست كه می تواند مسیر زندگی خودش را انتخاب كند.
این نومسیحیان هم بواسطه این هدیه و حق انتخاب آزاد كه از طرف خدا داده شده از دین و یا اعتقادات موروثی خانواده جدا شده اند و الگوی زندگیشان را عیسی مسیح قرار دادند و واضح است كه  بسیاری از حكومت های اسلامی با اجرای قوانین شریعت  اسلام می خواهند مانع از این حق آزاد بشری شوند.
و این موضوع هم در ماده ۱۸ منشور حقوق بشر بصراحت بیان شده، كه هركس حق دارد از آزادی فكر، وجدان و دین بهره مند شود و این حق متضمن آزادی تغییر دین و یا عقیده و ایمان است.
اصولا برخورد مامورین امنیتی با بازداشت شدگان مساله "تفتیش عقاید" هست، برطبق قانون اساسی كشور آزادی عقیده پذیرفته شده است و طبق ماده ۲۳ قانون اساسی تفتیش عقاید ممنوع اعلام شده اما می بینیم كه دستگاههای حكومتی حتی به قوانین مكتوب هم احترامی نمی گذارند و این حقوق انسانی را نقض می كنند!
بر طبق گزارشات اصولا  در زمان بازداشت این نومسیحیان؛ مامورین به اولین نكته ایی كه اشاره می كنند به اعتقادات وایمان مسیحی این افراد است و فورا بطور شفاهی  به آنان یادآوری می كنند كه "مرتد" هستند و بر اساس فقه و اصول اسلامی حكم ارتداد هم برای آن مجازات اعدام در نظر گرفته شده تا از این راه بتواند افكار و اعتقادات این افراد را عوض كنند .
یكی از نكاتی كه حائز اهمیت است وباید بر آن تاكید كنم  که اصول تعالیم كلیساهای مسیحی بر این حقیقت صحه می گذارد كه كار سیاست را باید به سیاستمداران سپرد و كار خدا را به روحانیون و همیشه در تمام عرصه ها كلیساهای راستین از سیاست فاصله داشته و دارند البته در دوره هایی دستگاه کلیسای قرون وسطی به حکمرانی پرداخت که البته خلاف تعالیم انجیل بود و مشکلات فراوانی را هم بوجود ‏آورد. و كلیسای ایران هم به طبع  تعالیم ناب انجیل را در سرلوحه كار خودش قرار داده است و دین را در واقع وجدان حکومت می پندارد و کار سیاست را مختص به خبرگان  و سیاست مداران  این امر می داند.  
اما با وجود این مسئله شاهد آن هستیم كه حكومت وقتی بسیاری از ایمانداران در كلیساهای خانگی را بازداشت می كند بخاطر اینكه رنگ و مسئله دینی و مذهبی را از آن بگیرد شاهد بودیم كه برچسب و انگی  را به آنها زده كه امروز در بین جامعه ما به عناوین بسیار بدیهی و ساده ایی بر سر زبانهاست از قبیل : براندازی مخملی، اقدام علیه امنیت ملی، تبلیغ علیه نظام، نشر اكاذیب، جاسوس صهیونیسم و ...  بخوبی می توان حدس زد با این عناوین در بازداشتگاه ها چگونه رفتاری با نوکیشان مسیحی خواهد شد.
این مسئله  مهم واساسی را هم باید مد نظر داشت که  اصولا بازداشت شدگان هیچوقت نمی توانند تشخیص بدهند كه از سوی چه ارگان و یا سازمانی مورد بازخواست قرار گرفته اند چون گزارش شده وقتی مامورین به خانه های افراد می آیند، به گونه ای وارد خانه ها می شوند كه اگر شما بخواهید از آنان سوالی كنید و یا درخواست ارائه حكم و یا اینكه از سوی چه سازمانی مامور تفتیش و بازرسی خانه هستید، با بدترین اهانت ها و در پاره ای موارد با خشونت به افراد جواب می دهند و در بیشتر موارد هم افراد با لباس های شخصی هستند . هر وسیله شخصی فرد بازداشت شده را  كه فكر می كنند می تواند به عنوان مدرك از آن استفاده كرد ضبط می كنند و با خود می برند، از دفتر تلفن گرفته تا آلبوم عكس های خانوادگی . و خانواده و نزدیكان بازداشت شدگان هم حتی اجازه ندارند كه بپرسند فرد بازداشت شده را به كجا خواهید برد .معمولا با توجه به اتهام، افراد هم تا هفته ها و شاید ماهها از محل نگهداری این افراد كسی اطلاع نخواهد داشت.
یكی از قوانین نقض حقوق بشری كه متاسفانه در بسیاری از كشورهای اسلامی حاكم است، عدم اجازه ساخت كلیسا در آن كشورها برای پیروان مسیحی است . در ایران هم پس ازبرقراری حکومت اسلامی با فتوای بنیانگذار حکومت اسلامی  ساخت هرگونه كلیسا ممنوع اعلام شده است.
البته یاد آوری كنم از بركت وجود گفتگوهای بین ادیان و پیگیریهای سازمانهای بین المللی حقوق بشر از راه گفتمان، برخی از كشورهای اسلامی مانند قطر در سال گذشته اجازه ساخت نخستین كلیسا در آن كشور اسلامی داده شد و این به معنای پايان گرفتن برگزاری پنهانی و زير زمينی آئين های عبادی مسيحيان در قطر است .
بر این اساس امروز كلیساهایی كه ما در كشور ایران می بینیم  ساختمانهایی هستند كه در زمان گذشته ساخته شده است . در ایران ما كلیسای ساختمانی كه با عنوان كلیسای ایرانیان مسیحی فارسی زبان نامگذاری شده باشد نداریم. پس از برقراری حکومت اسلامی بدلیل مسائل و مشکلات اجتماعی  بسیاری از هموطنان مسیحی ارمنی و آشوری از كشور مهاجرت كردند و از طرفی با بیداری روحانی و گرایش به مسیحیت كه در بین ایرانیان فارسی زبان اتفاق افتاد جمعیت این گروه رو به افزایش گذاشت و در همان سالها برخی از این كلیساها و بخصوص كلیساهای بشارتی ساعت هایی از جلسات عبادت و پرستش را به مسیحیان فارسی زبان اختصاص دادند.
اما همانطور كه در میبینم و در اخبار هم میشنویم در ادامه تداوم سركوب مسیحیان فارسی زبان متاسفانه چندی پیش  مقامات امنیتی با تهدید و فشار درهای یكی از كلیساهای تهران را بر روی مسیحیان فارسی زبان بستند .
اما این وضعیت تغییری در ایمانداران مسیحی فارسی زبان ایجاد نخواهد كرد. امروز وضعیت نو مسیحیان ایرانی به مثابه مسیحیان اولیه در امپراطوری رم شباهت دارد و كلیسای ایران امروز به شكل كلیساهای خانگی  به رشد خود ادامه می دهد و بدور از هرگونه جنجالهای سیاسی به عبادت و پرستش خواهند پرداخت. و میدانیم که حکومت هم این وضعیت ناراضی است و در حال حاضر بقدری نگران این موضوع است كه متوقف ساختن رشد حركت "كلیساهای خانگی"را از اهداف اولیه خود قرار داده است.و آقای  احمدی نژاد در سخنرانی در بین جمعی از مقامات كشوری بیان كردند كه به قلع و قمع جوانه های مسیحی خواهم پرداخت و گفت"من مسیحیت را در ایران متوقف خواهم كرد."
خوشبختانه از بركت وجود اینترنت و عصر اطلاع رسانی، كلیه اخبار بطور چشمگیری در دنیا به زبانهای مختلف از سوی  فعالان حقوق بشر و یا شبكه های خبری معتبر همزمان ترجمه و منتشر می شود . و در خصوص حقوق بشر و نقض آن از سوی جمهوری اسلامی كماكان همه ما در این زمینه مطلع هستیم .
تاکنون، افراد زيادی در ایران تحت عنوان «مرتد»  کشته و دستگير و در مواردی هم حتی کیفر خواست حکم اعدام نیز در اين زمينه صادر شده که اين مسئله همواره مورد اعتراض شديد مراجع حقوق بشری قرار گرفته و بواسطه آن دولت ایران مورد نکوهش قرار گرفت.
جمهوری اسلامی كه به نوعی ادعای رهبری جهان اسلام را دارد و همچنین پیشنهاد ارائه راهكارهای عملی  را برای حل مشكلات جهان آشوب زده در سر می پروراند، اما متاسفانه شاهد هستیم كه خود یكی از نقض كنندگان آشکار حقوق بشر در جهان بشمار می رود.
در خصوص آزار و اذیت مسیحیان در ایران ، یك موسسه مسیحی كه اخبار و گزارش های مربوط به امور مسیحیان را درسطح بین المللی منتشر می کند. ایران را از نظر آزار مسیحیان در جهان در" رتبه سوم" قرارداده و کمیسیون آزادی بین المللی ادیان ، که نهادی است مستقر در آمریکا، جمهوری اسلامی را از جمله کشورهایی معرفی کرده که "باعث نگرانی ویژه" شده اند.
در این زمینه نیز درسال جاری اتحادیه اروپا به مراتب نگرانی خودش را در مورد نقض آشكار حقوق بشر و بخصوص در مورد گروههای دینی اعلام داشته و همچنین در گزارشی كه از سوی وزارت خارجه امریكا در ۳۰ شهریور ۸۷ منتشر شد در آنجا هم وضع آزادی های مذهبی را به مراتب بدتر از سالهای گذشته اعلام كرده و به این مسئله اشاره می كند كه جمهوری اسلامی فضایی تهدید كننده برای گروههای دینی غیر شیعی ،مسیحیان فارسی زبان و بهائیان ایجاد كرده است.
البته این موارد مربوط به رئیس جمهوری پیشین امریكاست حال باید دید كه رئیس جمهور فعلی امریكا اقای "باراك حسین اوباما" با تصمیماتی كه جهت گفتگو با ایران در پیش گرفته در رابطه با نقض حقوق بشر بخصوص در زمینه دینی و آزادی های مذهبی چه اقداماتی را در مورد ایران انجام خواهد داد ؟ البته من فكر می كنم ایشان قبل از گفتگو با سران جمهوری اسلامی دراین خصوص باید تكلیف "مرتد" بودن خودشان و مسئله "ارتداد" برگشت از اسلام به مسیحیت را حل كنند ، و آیا اینكه سران جمهوری اسلامی حاضر هستند با یك " مرتد" از اسلام برگشته، به میز مذاكره بنشینند و در این ارتباط گفتگو كنند ،خود بسی جای سوال دارد ؟
در همین راستا کشیشی بنام  "ریک وارن" ، در جریان انتخابات ریاست جمهوری در امریكا، مسئله آزادی در دین را مطرح کرد. و جواب اوباما این بود که ما به حمایت از آنانی که در سراسر دنیا تحت جفا هستند، بر خواهیم خاست و با عوامل بوجود آورنده چنین بیعدالتی هایی برخورد میکنیم."!
مسیحیان ایرانی فارسی زبان در راستای نشر كلام خدا به دنبال كسب حقوق انسانی خودشان هستند ، هویت ، به رسمیت شناختن جامعه بزرگ مسیحی فارسی زبان از سوی حكومت ، اشتغال به كار بدون در نظر گرفتن اعتقادات دینی، ازدواج مسیحی ، تحصیل مسیحیان ، آزادی پرستش، بنای كلیسای ایرانیان فارسی زبان در كشور و داشتن نمایندگانی از جامعه مسیحیان فارسی زبان در مجلس ایران و ...
كه البته برای رسیدن به این آرمانها پر واضح است كه كلیسا باید دعا كند تا كه شرایط برای آن زمان از سوی خداوند مهیا شود. و به گمان من برای رسیدن به این اهداف و آرمانها و هویت كلیسای ایرانی باید بهای بسیاری ما ایمانداران بپردازیم . چرا كه تا وقتی در جامعه ای ایمانداران مسیحی وجود دارند جفا هم در كنار آن وجود خواهد داشت. كلام خدا می فرماید با گذشت زمان جفاها بر كلیسا بیشتر و بیشتر خواهد شد.
و در جای دیگری از كلام انجیل می خوانیم،زمانی فرا خواهد رسید كه مردم مسیحیان را مورد آزار و شكنجه و حتی به قتل می رسانند و با این عملشان گمان می كنند كه به خدا خدمت كرده اند.
مسیحیت  یكی از ادیانی  است كه جمهوری اسلامی آن را به رسمیت می شناسد، كه البته این شامل حال مسیحیان ایرانی فارسی زبان ( نومسیحیان) نمی شود چون عموما این قشر از مسیحیان افرادی هستند كه از زمینه دیگر دینی به مسیحیت روی آورده اند و بر اساس منابع فقهی و اسلامی این افراد از دین برگشته "مرتد" بحساب آمده و مجازات اینگونه اعمال هم در اسلام برای آن مجازات مرگ تعیین شده است.
مسیحیتی كه از نظر جمهوری اسلامی پذیرفته شده است شامل افرادی است كه دارای زبان متفاوت هستند كه عموما دولت در این خصوص مسیحیان را فقط به هموطنان ارمنی و آشوری اطلاق می كند.
طبق آمار منتشر شده از سوی سایت واتیكان در میان ۷۰  میلیون ایرانی حدود ۱۰۰هزار نفر مسیحی در ایران زندگی می كنند كه اكثریت آنان را ارامنه ارتدكس تشكیل می دهند و در این میان جمعتی حدود ۱۷۰۰۰ نفر طبق آمار واتیكان، كاتولیك و حدود ۳۵هزار نفر هم مسیحیان آشوری هستند.
و نمایندگانی كه در مجلس شورای اسلامی حضور دارند، ارامنه با ۲ نماینده و آشوری ها با ۱ نماینده كه بنا بر مصلحت در امور مسائل مسیحیان فارسی زبان و مشكلات آنان با حكومت هیچگونه دخالتی نمی كنند.
با توجه به جمعیت اندك این گروه از هموطنان مسیحی كه پس از پیروزی انقلاب اسلامی بسیاری از این شهروندان بدلیل مسائل اجتماعی از كشور مهاجرت كردند ، جمهوری اسلامی با انتخاب نمایندگانی از بین این گروه مسیحیان سعی بر آن دارد كه از این افراد به عنوان مهره هایی سیاسی استفاده كرده تا به دنیا نشان دهد كه مسیحیان در ایران آزاد هستند و نمایندگانی نیز در مجلس دارند ! حال باید قدرت اجرایی این نمایندگان را بررسی كرد که آیا  این حق به مسیحیان داده می شود که برای پیروان این آئین در گوشه ایی از این كشور یك ساختمان  کلیسایی بنا كنند؟!
امروز بر طبق آمارهای غیر رسمی و بر اساس گزارشات بیش از یك میلیون مسیحی فارسی زبان در قالب كلیساهای خانگی در سراسر كشور وجود دارند كه بسیاری از آنان بدلیل اختناق موجود از بیان ابراز ایمان خود به مسیحیت خودداری می كنند و بیش از ۱۵۰ كلیسای فارسی زبان در سراسر دنیا در حال خدمت بین مسیحیان فارسی زبان است.
قبل از پاسخ به این سوال باید این پرسش را مطرح كرد كه، چه ضرورتی وجود داشته كه جمهوری اسلامی بعد از ۳۰ سال تصمیم بر آن گرفت مجازات " اعدام" را برای كسانی كه از ادیان دیگر به دین و یا آئین دیگری می گروند قانونی كند ؟
تصویب كلیات لایحه قانون مجازات های اسلامی از سوی نمایندگان مجلس می تواند عواقب وخیمی را برای مسیحیان فارسی زبان و بهائیان ساكن در ایران داشته باشد در بخشی از این لایحه به این موضوع  اشاره دارد كه مسلمانانی كه به ادیان دیگر بگروند با مجازات اعدام مواجه خواهند شد.
اما وضع این قوانین برای مسیحیان گونه ای دیگر است بسیاری از رهبران كلیساهای خانگی معتقدند كه این نوع سختگیریها باعث می شود كه مسیحیان در ایمان قویتر گردند و این آزمایش ایمان است و این فشارها در حقیقت تاثیر معكوسی خواهد داشت چرا كه هیچ چیزی نمی تواند روند رو به گسترش مسیحیت را در ایران بگیرد.
امروز حكومت بدلیل هراس از گسترش گرایش های غیر اسلامی  در جامعه اقدام به تصویب این قانون كرده است و در عمل می بیند كه ۳۰ سال حكومت با شعار عدالت و رافت اسلامی نتوانسته پاسخگوی نیاز مردم باشد .
اگر چنانچه این قانون به تصویب نهایی برسد و مورد موافقت شورای نگهبان هم قرار بگیرد و سپس به شكل قانون در بیاید این به منزله تعدی شدید به آزادی دین و اعتقادات و همچنین ناقض اصل ۱۸ پیمان بین المللی حقوق مدنی و سیاسی خواهد بود و نقض تعهدات جمهوری اسلامی به كنوانسیون های بین المللی حقوق بشراست .

۲ نظر:

  1. درود خدا بر شما خواهرم. مطالب جامع و خوبی ارسال کرده اید

    پاسخحذف
  2. برکت خدا بر شما که مطالب این وبلاگ را دنبال میکنید انرژی مثبت برای ادامه راه میباشد ... در پناه مسیح باشید

    پاسخحذف