یحیی نبی گشاینده راه عیسی ؟



 یحیی نبی کسی که مسیح خداوند را تعمید داده و... از نسل کاهنان و دارای لقب تعمید دهنده می‌باشد . پدر او زکریا نام داشت و در زمان هیرودیس پادشاه از کاهنان خانه خدا بود و مادر یحیی تعمید دهنده، الیصابات که از قبیله کاهنان یهود و از نسل هارون برادر موسی بود. الیصابات و زکریا درستکار و نزد خداوند گرامی‌بودند. الیصابات نازا و تا زمان پیری دارای فرزندی نبود. بر اثر دعای زکریا، فرشته‌ای بر وی ظاهر و وعده فرزندی را به آنها می‌دهد. الیصابات حامله شده و پسری به دنیا آورد، که نام او را یحیی گزاردند (لوقا باب ۱). یحیی به معنی فیض خداوند می باشد. 
ماموریت یحیی تعمید دهنده بر اساس نبوت (متی ۳: ۳؛ اشعیا ۴۰: ۳؛ ملاکی ۳: ۱) می‌باشد. وی شش ماه قبل از عیسای مسیح بدنیا آمد و پس از بدنیا آمدن یحیی، تا سن سی سالگی دیگر هیچ گونه مطلبی در کتاب مقدس از وی دیده نمی‌شود. سپس در سن سی سالگی اولین اشاره کتاب مقدس به وی، در لوقا ۱: ۸۰ می‌باشد. 
یحیی باز کننده راه مسیح بود. ما در کتاب اناجیل زندگی او را بطور کامل نمی‌توانیم مشاهده کنیم. یحیی در ناصره بدنیا آمد و و تمام دوران جوانی خود را در کوههای یهودا که مابین اورشلیم و دریای مُرده قرار داشت، گذرانید (لوقا ۱: ۱۵؛ متی ۳: ۱-۱۲). 
در مدت زمانی که وی در میان مردم زندگی می‌کرد، اکثر مردم (حدودا یک چهارم) مجذوب سخنان و اعمال او می‌شدند. در مجموع اکثر سخنان وی در ضرورت توبه بود. او بر علیه صدوقیان و فریسیان موعظه کرده و آنان را افعی زاده می‌نامید و به آنان هشدار می‌داد که بصورت واقعی توبه کرده و فکر نکنند که به واسطه جدشان ابراهیم، دارای مزیتی نزد خداوند هستند (لوقا ۳: ۸). 
شهرت یحیی به گوش عیسی در ناصره رسید و او از جلیل به رود اردن آمد که توسط یحیی، تعمید بگیرد (متی ۳: ۵)، و مسیح توسط یحیی تعمید گرفت تا تمامی‌عدالت را به کمال رساند (متی ۳: ۱۵). یحیی تمامی‌کارهای خود را متوقف کرد و عیسی را تعمید داد زیرا وقت آن بود که پادشاه به پادشاهی خود وارد شود. یحیی به شاگردان خود گفت: نگاه کنید، این است بره خداوند. 
حدود شش ماه پس از آنکه یحیی در میان مردم به خدمت مشغول بود، بطور ناگهانی توسط هیرودیس دستگیر و در قلعه‌ای در شرق دریای مرده به زندان انداخته شد. یحیی تعمید دهنده هیرودیس را به خاطر ازدواج با زن برادر خود، هیرودیا مورد سرزنش قرار می‌داد. هیرودیا پس از جدا شدن از فیلپس‌، به همسری هیرودیس درآمد. هیرودیا همسر هیرودیس از یحیی به خاطر گفتارش کینه به دل داشت و خواهان مرگ یحیی بود (متی ۱۴: ۳؛ مرقس ۶: ۱۷؛ لوقا ۳: ۱۹). در جشن تولد هیرودیس در ضیافت و بزمی‌که به این مناسبت برقرار شده بود، سالومه دختر هیرودیا با رقصش سبب شادی هیرودیس گردید و هیرودیس از سالومه خواست که هر چه می‌خواهد بگوید. سالومه بر اساس توصیه مادرش، سر یحیی تعمید دهنده را درخواست کرد. بنا به درخواست سالومه، هیرودیس، دستور قتل یحیی تعمید دهنده را داد. و سر یحیی را در سینی به سالومه داد (متی ۱۴: ۳-۱۱؛ مرقس ۶: ۱۶-۲۸؛ لوقا ۳: ۱۹).
لوقا باب ۱ آیه ۵ تا ۷ 
۵ در ایام‌ هیرودیس‌، پادشاه‌ یهودیه‌، کاهنی‌ زکریا نام‌ از فرقه‌ ابیا بود که‌ زن‌ او از دختران‌ هارون‌ بود و الیصابات‌ نام‌ داشت‌. ۶ و هر دو در حضور خدا صالح‌ و به‌ جمیع‌ احکام‌ و فرایض‌ خداوند، بی‌عیب‌ سالک‌ بودند. ۷ و ایشان‌ را فرزندی‌ نبود زیرا که‌ الیصابات‌ نازاد بود و هر دو دیرینه‌ سال‌ بودند. 
لوقا باب ۱ آیه ۱۳ 
۱۳ فرشته‌ بدو گفت‌: “ای‌ زکریا ترسان‌ مباش‌،زیرا که‌ دعای‌ تو مستجاب‌ گردیده‌ است‌ و زوجه‌ات‌ الیصابات‌ برای‌ تو پسری‌ خواهد زایید و او را یحیی‌ خواهی‌ نامید. 
لوقا باب ۱ آیه ۲۴ 
۲۴ و بعد از آن‌ روزها، زن‌ او الیصابات‌ حامله‌ شده‌، مدت‌ پنج‌ ماه‌ خود را پنهان‌ نمود و گفت‌: 
لوقا باب ۱ آیه ۵۶ تا ۶۳ 
۵۶ و مریم‌ قریب‌ به‌ سه‌ ماه‌ نزد وی‌ ماند، پس‌ به‌ خانه‌ خود مراجعت‌ کرد. ۵۷ اما چون‌ الیصابات‌ را وقت‌ وضع‌ حمل‌ رسید، پسری‌ بزاد. ۵۸ و همسایگان‌ و خویشان‌ او چون‌ شنیدند که‌ خداوند رحمت‌ عظیمی‌بر وی‌ کرده‌، با او شادی‌ کردند. ۵۹ و واقع‌ شد در روز هشتم‌ چون‌ برای‌ ختنه‌ طفل‌ آمدند، که‌ نام‌ پدرش‌ زکریا را بر او می‌نهادند. ۶۰ اما مادرش‌ ملتفت‌ شده‌، گفت‌: “نی‌ بلکه‌ به‌ یحیی‌ نامیده‌ می‌شود.” ۶۱ به‌ وی‌ گفتند: “از قبیله‌ تو هیچ‌کس‌ این‌ اسم‌ را ندارد.” ۶۲ پس‌ به‌ پدرش‌ اشاره‌ کردند که‌ “او را چه‌ نام‌ خواهی‌ نهاد؟” ۶۳ او تخته‌ای‌ خواسته‌ بنوشت‌ که‌ “نام‌ او یحیی‌ است‌” و همه‌ متعجب‌ شدند. 
متی باب ۳ آیه ۳ 
۳ زیرا همین‌ است‌ آنكه‌ اشعیای نبی از او خبر داده‌، میگوید: «صدای ندا كننده‌ای در بیابان‌ كه‌ راه‌ خداوند را مهیا سازید و طُرُق‌ او را راست‌ نمایید.» 
اشعیا باب ۴۰ آیه ۳ 
۳ صدای‌ ندا كننده‌ای‌ در بیابان‌، راه‌ خداوند را مهیا سازید و طریقی‌ برای‌ خدای‌ ما در صحرا راست‌ نمایید. 
ملاکی باب ۳ آیه ۱ 
۱ اینك‌ من‌ رسول‌ خود را خواهم‌ فرستاد و او طریق‌ را پیش‌ روی‌ من‌ مهیا خواهد ساخت‌؛ و خداوندی‌ كه‌ شما طالب‌ او می‌باشید، ناگهان‌ به‌ هیكل‌ خود خواهد آمد، یعنی‌ آن‌ رسول‌ عهدی‌ كه‌ شما از او مسرور می‌باشید. هان‌ او می‌آید! قول‌ یهوه‌ صبایوت‌ این‌ است‌. 
لوقا باب ۱ آیه ۸۰ 
۸۰ پس‌ طفل‌ نمو کرده‌، در روح‌ قوی‌ می‌گشت‌ و تا روز ظهور خود برای‌ اسرائیل‌، در بیابان‌ بسر می‌برد. 
لوقا باب ۱ آیه ۱۵ 
۱۵ زیرا که‌ در حضور خداوند بزرگ‌ خواهد بود و شراب‌ و مسکری‌ نخواهد نوشید و از شکم‌ مادر خود، پر از روح‌القدس‌ خواهد بود. 
لوقا باب ۳ آیه ۸ 
۸ پس‌ ثمرات مناسب‌ توبه‌ بیاورید و در خاطر خود این‌ سخن‌ را راه‌ مدهید که‌ ابراهیم‌ پدر ماست‌، زیرا به‌ شما می‌گویم‌ خدا قادر است‌ که‌ از این‌ سنگها، فرزندان‌ برای‌ ابراهیم‌ برانگیزاند. 
متی باب ۳ آیه ۵ 
۵ در این‌ وقت‌، اورشلیم‌ و تمام‌ یهودیه‌ و جمیع‌ حوالی اُردُنّ نزد او بیرون‌ میآمدند، 
متی باب ۳ آیه ۱۵ 
۱۵ عیسی در جواب‌ وی گفت‌: «الا´ن‌ بگذار زیرا كه‌ ما را همچنین‌ مناسب‌ است‌ تا تمام‌ عدالت‌ را به‌ كمال‌ رسانیم‌. »پس‌ او را واگذاشت‌. 
متی باب ۱۴ آیه ۳ تا ۱۲ 
۳ زیرا که‌ هیرودیس‌ یحیی‌ را بخاطر هیرودیا، زن‌ برادر خود فیلپس‌ گرفته‌، در بند نهاده‌ و در زندان‌ انداخته‌ بود؛ ۴ چون‌ که‌ یحیی‌ بدو همی‌گفت‌: «نگاه‌ داشتن‌ وی‌ بر تو حلال‌ نیست‌. » ۵ و وقتی‌ که‌ قصد قتل‌ او کرد، از مردم‌ ترسید زیرا که‌ او را نبی‌ می‌دانستند. ۶ اما چون‌ بزم‌ میلاد هیرودیس‌ را می‌آراستند، دختر هیرودیا در مجلس‌ رقص‌ کرده‌، هیرودیس‌ را شاد نمود. ۷ ازاین‌ رو قسم‌ خورده‌، وعده‌ داد که‌ آنچه‌ خواهد بدو بدهد. ۸ و او از ترغیب‌ مادر خود گفت‌ که‌ «سریحیی‌ تعمیددهنده‌ را الان‌ در طبقی‌ به‌ من‌ عنایت‌ فرما. » ۹ آنگاه‌ پادشاه‌ برنجید، لیکن‌ بجهت‌ پاس قسم‌ و خاطر همنشینان‌ خود، فرمود که‌ بدهند. ۱۰ و فرستاده‌، سر یحیی‌ را در زندان‌ از تن‌ جدا کرد، ۱۱ و سر او را در طشتی‌ گذارده‌، به‌ دختر تسلیم‌ نمودند و او آن‌ را نزد مادر خود برد. ۱۲ پس‌ شاگردانش‌ آمده‌، جسد او را برداشته‌، به‌ خاک‌ سپردند و رفته‌، عیسی‌ را اطلاع‌ دادند. شاگردان یحیی بدن بدون سر وی را به خاک سپردند و سپس رفته و به عیسی اطلاع دادند (متی ۱۴: ۱۲). مرگ یحیی حدود سه سال قبل از مصلوب شدن مسیح اتفاق افتاد. مسیح در مورد یحیی شهادت داد که او یک چراغ روشن و درخشنده بوده است (یوحنا ۵: ۳۴)
۳۴ او چراغ‌ افروخته‌ و درخشنده‌ای‌ بود و شما خواستید که‌ ساعتی‌ به‌ نور او شادی‌ کنید.

همه چیز را با کلام خداوند بسنجید...




کتاب مقدس در دسترس ماست مطالعه کتاب بسیار مهم و نکته برانگیز است هر بار مرور کتاب مقدس برای ما ناگفته های خداوند را مکاشفه و آشکار میکند هر بار که کتاب مقدس را میخوانیم برای ما کلمات بسیار جدید است این برداشت برمیگردد به تازگی کلام  خداوند که هر بار برای ما این حالت را پیش میآورد اما سوال اینجاست آیا ما همه چیز را با کلام خدام میسنجیم یا اینکه با افکار وعقاید و در واقع با سلیقه و برداشت خود آن را تفسیر میکنم و بعد هم بر آن پافشاری میکنیم چطور باید فهمید که کلام خدا را امانت دار هستیم چطور میشود فهمید که به بیراهه نمیرویم ؟ و یک سری از این سوالات که برای هر ایمان داری پیش میاید . وقتی در افسسیان میخوانیم که پلوس رسول چگونه تشخیص داد که این کلیسا احتیاج به رشد روحانی داشته و باید همنیطور که عمر انسان میگذرد در واقع بلوغ فکری در زندگی روحانی خود هم داشته باشیم و پلوس رسول میگوید اول شیر خوار و بعد غذا خوار همانطورکه انسان در بدو تولد احتیاج به شیر دارد بعد کم کم که بزرگ شد و توانست به غذا بیفتد این کلمات چه مفهومی دارد و چه چیزی را بیان میکند در رساله افسسیان  4: 8-15: چون او به اعلی علیین صعود نمود اسیری را به اسیری برد و بخششها به مردم داد، در رساله افسسیان پلوس رسول تشخیص داد که ان کلیسا رشد روحانی کاملی نداشته و باید رشد روحانی نماید آیه 15 و در ایه 13 کتاب مقدس میفهمیم که شباهت زیادی بین رشد روحانی و جسمانی وجود دارد کتاب مقدس از سه مرحله روشد روحانی صحبت میکند که همان کودکی و نوجوانی و بلوغ میباشد اما عیسی مسیح همان بوده که بر زمین آمد یعنی نزول کرد و بعد صعود مفهوم  صعود بازگوکننده چه چیزی است میدانیم که او بر زمین آمد و بر خاکیان منت نهاد و چند صباحی بر زمین بوده ، همان است که صعود نیز کرد بالاتر از جمیع افلاک تا همه چیزها را پر کند و او بخشید بعضی رسولان و بعضی انبیا و بعضی مبشرین و بعضی شبانان و معلمان را برای تکمیل مقدسین برای کار خدمت برای بنای هیکل مسیح، تا همگی به یگانگی ایمان و معرفت تام پسر خدا و به انسان کامل به اندازه قامت پری مسیح برسیم. تا بعد از این اطفال  رانده شده از باد هر تعلیم نباشیم از دغل بازی مردمان در حیله اندیشی برای مکرهای گمراهی بلکه در محبت راستی نموده در هر چیز ترقی نماییم در او که سر است، یعنی مسیح
اول پطرس 2: 2 چون اطفال نوزاده، مشتاق شیر روحانی و بی غش باشید تا از آن برای نجات نمو کنید.
پطرس می گوید که مسیحیان این کلیسا مانند کودکان هستند. هیچ کس هنگام تولد بصورت انسان کامل و بالغ متولد نمی شود. ما نوزاد بدنیا آمده و رشد می کنیم. همینطور هم هر کسی از نو متولد شده و مسیحی می شود هیچ وقت مسیحی کامل ورشد کرده و بالغ نیست. ما کودکان روحانی هستیم و کم کم رشد کرده و بالغ می گردیم
یکی از شاخصه های طبیعی که ما را بطرف بچه ها جذب می کند کودکی و بیگناهی و سادگی آنهاست. یک کودک شیر خوار دارای گذشته نیست. اگر شما یک نوزاد در مسیح باشید هرگز گذشته شما ییاد آورده نمی شود. ممکن است شما قبل از ایمان آوردن شریرترین شخص بوده و گناهان زیادی کرده بوده باشید و زندگی خود را در گناه و شرارت بسر برده باشید ولی وقتی در مسیح از نو متولد می شوید شما انسانی دیگر می شوید تبدیل به یک خلقت تازه یک انسان جدید می گردید. شما از نو متولد می شوید
خداوند شما را بچشم یک کودک بیگناه نگاه می کند.
یک مسیحی تازه بدنیا آمده پر از ایمان است و مشتاق یادگیری است. همیشه می بایست روح تعلیم پذیر داشته باشیم. گاهی اوقات بعضی از افراد هنگامی که رشد می کنند متاسفانه تعلیم پذیر نمی باشند و گمان می برند که همه چیز را می دانند. اینگونه افراد را هیچ کس نمی تواند کمک کند حتی خود خداوند چون گوش شنوا ندارند و نمی خواهند نصیحتها و تعالیم دیگران را بپذیرند.
 نوزاد  به مسائل پیرامون بی توجهی است.  و هرگز احساس خطر نمیکند و اصولا خطر ار نمیداند پیست مثلا هرچیزی که بدستش می رسد می تواند بخورد . اگر به چای عذا چیزی ناپاک وآلوده بخورد و مثلا گل آلوده و یا ...ویا اینکه یک مار را ببیند با اآن بازی میکند و اگر انکبوتی بدستش برسد بطرف دهانش می برد. بچه ها در مورد این جور چیزها  احساس خطر نمیکنند .
حتی متاسفانه کودکانی بخاطر این بی توجهی به علت بلعیدن چیزهای که خوراکی نبوده است جانشانان را از دست داده اند. گاهی به علت بلعیدن  مواد پاک کننده شیمیایی و سم، آسپرین و یا داروهای دیگر این اتفاق می افتد. این کودکان از ضرری که این مواد ممکن است بر آنها داشته باشد آگاهی نداشته و برای این بی توجهی بهای سنگینی را پرداخته اند. این مطلب در مورد مسائل روحانی نیز صادق است . باید در مورد آنچه می شنویم و می بینیم و حتی خوراکهای روحانی خود نیز مواظب باشیم.هر آنچه از نظر روحانی ما را تغذیه می کند می بایست در نور کلام خدا آزموده شود. آنچه مخالف کلام خداوند است می تواند سمی و کشنده باشد و باید از آن برحذر بود . مواظب باشید هر تعلیمی را با کتاب مقدس، کلام خداوند بسنجید. بعضی از تعلیمات ممکن است تاثیر مهمی در زندگی ما نداشته باشد و بعضی از تعلیمات می توانند سمی و کشنده باشندو  ما مسیحیان از دنیا  گاهی تغذیه میکنیم و کلام خدا را فراموش میکنیم ، هرچیزی را به دهان خود می بریم بجز کلام خداوند را.
افسسیان4: 13 را باید آورید.آن چیزی که باعث جدایی ایمانداران می شود روح خداوند نیست بلکه شیطان است.
باید مواظب آنچه که می شنویم ، می بینیم و می خوریم باشیم (از نظر روحانی) چون ممکن است بر افکار ، ایمان و رشد روحانی ما تاثیر منفی داشته باشد.