رسول : Apostle : به معنای فرستاده، پیام آور می باشد.

رسول یا پیام آور در کتاب مقدس بسیار نام برده شده است وبرای درک مفهوم و معنی رسول در دوران عهد جدید، ضروری است که به ادبیات باستان و یهود، بطور همزمان نگاه کنیم. 
در یونان باستان، یک تفاوت اساسی بین یک پیامبر و رسول وجود داشته است. یک رسول نه تنها پیامبر بوده بلکه نماینده و نشان دهنده شخصی بوده که او را فرستاده است. 
در دوران اولیه یهودیت، رسول به شخصی گفته می شد که از طرف پدر سالار قوم یا پادشاه برای جمع آوری موقوفات و نذریات، برای یهودیان آواره و نیازمند، فرستاده می شده است. 
برای درک و مفهوم کلمه رسول در عهد جدید، احتیاج نیست که بصورتی عمیق، عهد جدید را مورد بررسی قرار دهیم. برای کشف منشاء اینکه چرا مسیحیان از این لغت استفاده می کرده اند، می توانیم بدون درنگ به مفهوم طبیعی آن مراجعه کنیم. رسول اصطلاحی بود که توسط مسیح استفاده می شد، باید به یاد داشته باشیم که آن لغتی آرامی بوده که معادل معنی اصلی کلمه یونانی بوده است. 
دوازده رسول 
در تاریخ عهد جدید، ما برای اولین بار میشنویم که مسیح، دوازده شاگرد را خواند تا آنها را جهت خدمت بشارتی به روستاها بفرستد. مسیح آنها را برای بازگو کردن تعلیماتش به عموم مردم در اولین مرحله اعزام می کند. و عیسای مسیح دوازده شاگرد خود را، رسول می نامد. مسیح در آخرین کلام خود به آنها می گوید که بروند وتمام قومها را شاگرد وی سازند.
زمانی که ما کتاب اعمال را می خوانیم، کلمه « رسول » به صورتی متداول برای یازده شگرد مسیح مورد استفاده قرار می گیرد. سپس متیاس را بجای یهودای اسخریوطی انتخاب و دوازده نفر شدند.

ابراهیم : Abraham : به معنای پدر قومها می باشد.

ابراهیم Abraham 
لغت فوق به معنای پدر قومها می باشد.
ابراهیم بالاترین واولی شخص و جد قوم اسرائیل است. او از نسل سام و نام پدرش تارح و برادرانش ناحور و حران بودند. آنها در اورکلدانیان زندگی می کردن و ابرام با سارا ازدواج کرد و سارای زنی نازا بود. هاران در ایام جوانی درگذشت و پس از آن، تارح پسرش ابرام و نوه اش لوط و عروسش سارای را با خود برداشته و اور کلدلنیان را به قصد کنعان ترک گفتند و به شهر حران رسیده و در آنجا ماندند. 
پس از مرگ تارح، زمانی که ابرام ۷۵ ساله بود، خداوند به او فرمود که شهر خود را ترک کرده و به سرزمینی که خداوند به او نشان خواهد داد برود. پس ابراهیم همراه با همسرش و لوط، شهر خود را ترک گفت. وقتی‌ به‌ كنعان‌ رسیدند، در كنار بلوطِ موره‌ واقع‌ در شكیم‌ خیمه‌ زد. سپس‌، از آنجا به‌ كوهی‌ كه‌ در شرق بیت‌ئیل‌ است‌، كوچ‌ كرده‌، و در آنجا چادر زد. و بیت‌ئیل‌ در جهت‌ غربی‌ و عای‌ در طرف‌ شرقی‌ آن‌ قرار داشت. ولی‌ درآن‌ سرزمین‌ قحطی رخ داد و ابرام به طرف مصر کوچ کرد.‌ 
سارا نازا بود و بچه دار نمی شد پس کنیز مصری خود را به ابرام داد و او دارای پسری شد که او را اسماعیل نامیدند. 
زمانی که ابرام نود و نه ساله بود، خداوند بر او ظاهر گشته، و نام او را به ابراهیم تغییر داده و فرمان ختنه را به او داده و گفت که او از ساره دارای پسری خواهد شد که قول خداوند است و او را اسحاق بنامند. 
و خداوند خواست که ابراهیم را مورد آزمایش قرار دهد و به او گفت که اسحاق را قربانی کند، ولی زمانی که میخواست اسحاق را قربانی کند، خداوند قوچی را برای قربانی فرستاد و ابراهیم از آزمایش خداوند سربلند شد. 
سارا در سن ۱۲۷ سالگی وفات یافت و ابراهیم او را در غار مکفیله که از جانب بنی‌حت به او واگذار شده بود، دفن کرد. 
ابراهیم‌ بار دیگربا زنی‌ به‌ نام‌ قطوره‌ ازدواج کرد كه‌ برای‌ او چندین‌ فرزند به‌ دنیا آورد. وابراهیم در سن ۱۷۵ سالگی درگذشت و توسط پسرانش اسماعیل و اسحاق در غار مکفیله در کنار سارا به خاک سپرده شد.
ب