فیض من تورا کافی است ؟


آیه 9 باب 12از دوم قرنیتیا ن اینچنین بیان شده است ( اما او هر بار خواهش مرا رد کرده و فرمود: من با تو هستم و همین تو را کافی است زیرا قدرت من در ضعف تو بهتر نمایان میشود. پس حال با شادی به ضعفهای خود می بالم و شادم که اینکه زندگی ام قدرت مسیح را نمایان میسازد ونه توانایی و استعدادهای خودم را ) .در باب 12 دوم قرنتیان آیات 2 و3 این رخداد را نمیتوان چشم پوشی کرد و هرگزآن را با وقایع و رویدادهای زندگی پولس تطبیق بدهیم و این را هم میدانیم که خداوند به طور خاص در ارتباط با پولس رسول بوده و میتوان گفت که منحصر به فرد هم میبود. این را نمیدانیم که چه بیماری در جسم پولس بوده است و همیطور نمیتوان گفت که چه بیماری داشت اما میدانیم که این بیماری باعث ضعف او بوده و بارها او را از خدمت باز داشته همانطور که در غلاطیان باب 4 آیات 13 تا 15 بیان شده که اینگونه است ) هرچه که بوده باشد بیماری مزمن تضعیف کننده و مربوط به جسم بوده که بارها او را از خدمت باز داشته بود .. بیماری در جسم .دردی  در جسم و مانعی در برابر خدمت و پولس در دعا که خداوند این بیماری را بردارد و او راصحت دهد. اما خدا نپذیرفت ؟ چرا که با وجود آن پولس فروتن نگاه داشته میشد و نیاز او به داشتن ارتباط دائمی با خدا را گوش زد میکرد و اطرافیان وقتی که میدیدند که چگونه خدا در زندگی پولس رسول کار میکرد و اورا برکت میداد.
این گونه است که خدا وند میگوید : که فیض من تو را کافی است . زیرا قوت من در ضعف کامل می گردد . 
خداوند به پولس وعده داد که قدرتش را در او نمایان سازد اما درد جسمانی او را برطرف نکرد و فقط با وجود درد به او گفت که من تو را قدرت میدهم و این را که خداوند در ضعیف نمایان میشود به ما جرات و جسارت میدهد پی بردن به ضعفهای خود به غرور ما نخواهد انجامید بلکه موجب میشود که به خدا متوسل شویم تا زندگیمان را ثمربخش تر نماید . ضعف ما نه تنها به رشد روحانی و شخصیت مسیحی ما کمک میکند بلکه عبادت  و خدمت ما را  خالصانه تر و پاکتر و به دور ازمسائل  دنیوی میسازد و چون با پذیرفتن ضعف خود قدرت خدا را تائید میکنیم.
اولا باید به خدا متوکل بود در هر شرایطی چه در ضعف و چه در قدرت عنان زندگی خود را به دستان پر قوت او بدهیم . 
دوما باید اجازه داد که خداوند در ضفهای ما قوت گیرد و با قدرت خودش ما را پر کند در آن زمان است که قوی تر از هر زمان دیگر در زندگی مان خواهد بود 
ما به خداوند متکی میشویم و و چون کار ما با قوت و قدرت خدا پیش میرود باعث میشود برای پیشبرد کار خداوند ثمر بخش تر باشیم و مهمترین آن اینکه این ثمرات ابدی است و همیشه پا برجا . 
باید به خداوند اجازه دهیم  زندگیمان را در دست بگیرد و او در زندگی ما کار کند و او مقاصد روحانی را در زندگی ما پیش ببرد آن وقت است که ما هم رشد روحانی داریم و اینچنین  به پیشبرد مقاصد خداوند کمک کرده ایم به بیان دیگر ما وسیله ای باشیم در دستان خداوند و با حکمت خداوند کارهای خداوند را پیش ببریم و این زمانی میسر میشود که از خود خالی شویم و با روح خداوند پر شویم . 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر